اطلاعات کتاب

برشی از کتاب

کتاب زنانی که با گرگها میدوند اثر دکتر کلاریسا پینکولا استس

ما از اینکه در آسمان هفتم بهشت چه کسی چه چیزی دید خبر نداریم, اما این را می دانیم که تماس با جهانی که ذوات ساکن آن اند, ما را از چیزی و رای شنوایی عادی انسان ها آگاه می کند و غرق احساس عظمت و شکوه می سازد. لمس ریشه های  ژرف و راستین (آن که می داند) سبب می شود تا از ژرف ترین طبیعت یکپارچه مان عمل کنیم و عکس العمل نشان دهیم.
این قصه حاکی از آن است که بهترین  طرز برخورد با تجربه ناخودآگاه ژرف, نه مجذوب شدن بیش از حد و نه کمتر از حد, نه ترس بیش از حد و نه بدبینی بیش از حد است- شجاعت بله, ولی بی رحمی, نه.
در درون هر زنی نیروی قدرتمندی زندگی می کند از بصیرت, شور,  خلاقیت, و دانش بی زمان. او همان زن وحشی است که طبیعت غریزی زنان را نمایندگی میکند. اما این موجود به گونه ای در حال انقراض است. دکتر کلاریسا پینکولا استس, در زنانی  که با گرگ ها می دوند با استفاده از گنجینه غنی داستانهای اساطیری, کهن الگوها, افسانه های پریان, و قصه های ملل, راه اتصال مجدد به این نیروی قدرتمند و سالم طبیعت غریزی زنان را نشان می دهد. ما با خواندن این قصه ها و تفسیر آنها از سوی خانم استس در این کتاب بسیار ارزشمند, بار دیگر می آموزیم که به زن وحشی درونمان مهر بورزیم, ارج بنهیم, و او را همچون موجود جادویی و درمانگر روح خویش بپذیریم. دکتر استس در این کتاب برای توصیف روح و روان زنان ادبیات جدیدی خلق کرده است. این روان شناسی زنان به اصیل ترین شکل خود است که بر پایه دانش روح استوار است