مشخصات کتاب قند هندوانه
نام : |
کتاب قند هندوانه |
اثری جذاب و اصیل در زمان |
مولف ، نویسنده : |
ریچارد براتیگان |
مترجم : |
علی مجتهدزاده |
انتشارات، نشر : |
اندیشه مولانا |
تعداد صفحات / سایز و مدل : |
88 / رقعی شومیز |
شابک : |
9786228080390 |
قیمت پشت جلد : |
110,000 تومان |
قیمت با تخفیف : |
88,000 تومان |
|
کتاب قند هندوانه, ریچارد براتیگان, علی مجتهدزاده, اندیشه مولانا
برشی از کتاب:
گورها
در راه آلونکم به سرم زد بروم پایین دست رودخانه که به
تازگی گوری گذاشته بودند و به قزل آلاها نگاه کنم چون همیشه از روی کنجکاوی می
آیند این طور جاها
از شهرک رد شدم همه جا ساکت و آرام بود و چند نفری در
خیابان ها دکتر ادواردز را دیدم که کیف به دست جایی می رفت و برایش دست تکان دادم
او هم دست تکان داد طوری که من بفهمم کار مهمی دارد و باید برود شاید کسی در شهرک
بیمار شده من باز برایش دست تکان دادم
مقابل در هتل دو فرد پیر روی صندلی گهواره ای نشسته بودند؛
یکی تکان می خورد و دیگری خواب آن که خواب بود روی پایش روزنامه ای باز
بوی پخت نان
را از نانوایی میشنیدم و دو اسب هم بسته بودند جلوی در فروشگاه اصلی یکی از اسبها
را شناختم که مال مرگان بود.
از شهرک
بیرون زدم و از کنار درختانی رد شدم که نزدیک جالیز هندوانه ای روییده بودند. از
شاخه و تنه درخت ها خزه آویزان بود.
سنجابی دوید
و از شاخه های یکی از درختها بالا زد. دم نداشت. غرق شدم در این فکر که دمش چه
شده. شاید جایی گمش کرده.
روی صندلی راحتی کنار رودخانه نشستم مجسمه چمن را کنار
راحتی گذاشته بودند. علفها را با مس درست کرده بودند و باران طی سالها آنها را به
رنگ سبز خودشان درآورده.
به گمانم
چهار یا پنج نفر را در این گور جای داده آنها گورکن بودند. گور را ته رودخانه
گذاشته رسم مرده دفن کردن ما همین است. البته که الان از آن روزگاری که ببرها برای
خودشان بروبیایی داشتند کمتر گور به هم می رسد.
اما الان ما
مرده ها را میگذاریم داخل تابوتهای شیشه ای و ته رودخانه چال می کنیم داخل گورها
را چوب شب نما میگذاریم که در شب بدرخشد و این طور می توانیم به آینده دلخوش
باشیم.
دیدم کلی قزل آلا جمع شده اند تا گور را تماشا کنند؛ از آن
قزل آلاهای رنگین کمانی...