مشخصات کتاب رهبری

تگ ها : خرید کتاب رهبری. الکس فرگوسن. شایان سادات. انتشارات: میلکان . کتاب رهبری الکس فرگوسن. کتاب رهبری میلکان . شایان سادات.

سرگرمی ها

هنوز ندیده ام کسی توانسته باشد بدون بی توجهی به خواسته های دیگران و عوامل حواس پرتی به موفقیت بزرگی دست پیدا کند نمیگویم که توجه کامل به هدف باعث زندگی سالم با خوشبختی ابدی میشود ولی برایم قابل تصور هم نیست که بخواهید از بقیه بهتر باشید و در عین حال توازن زندگیتان را هم حفظ کنید اگر دو نفر استعداد برابری داشته باشند تنها نحوه ی ارتقای این توانایی است که موفقیت نهایی یکی از آن دو را مشخص خواهد کرد بعضی ها خیلی بهتر میتوانند بقیه ی جهان جز خودشان را فراموش کنند و به این طریق زمانی مهیا کنند تا استعداد خود با سازمانشان را ارتقا دهند یکی از بهترین مثالهای چنین اراده و پشتکاری دوست گلاسکویی من جیمی سرل است که مربی تیم ناتسکانتی بود او و همسرش خیلی به هم علاقه داشتند ناگهان بعد از چهل سال زندگی مشترک همسرش در شصت سالگی صبح یکشنبه ای فوت کرد جیمی افسرده و پریشان خبر را به بچه هایش رساند و بعد بدون این که اجازه دهد بازیکنانش بفهمند چه اتفاقی افتاده همان عصر ناتی کانتی را در مقابل وست برومویچ آلبین هدایت کرد و به نتیجه ی مساوی یک بر یک دست یافت.

وقتی جوان یا نوجوان هستید تمرکز روی موضوع مورد علاقه آسان تر است، خصوصاً اگر به عنوان یک فوتبالیست طرف الکل و پارتی و عیش و نوش نروید بازیکن شانزده ساله ی سرشار از استعدادی ممکن است چند دوست معمولی داشته باشد ولی جز آنها باقی زندگی اش را فوتبال تشکیل میدهد. او در تمام ساعات بیداری به آن فکر میکند و حتا در خواب هم رویا و کابوس فوتبال را می بیند. تمام رؤیای او بازی برای یک تیم دسته اولی رفتن به تیم ملی گل زدن و بالای سر بردن کاپ قهرمانی .است اشتیاق به بهتر شدن تمام وجود او را تسخیر می کند. ده سال بعد، همه چیز متفاوت میشود ممکن است هر روز نام او در روزنامه ها چاپ شود، ممکن است زن و چند بچه داشته باشد ممکن است میلیونر باشد. او دیگر نمی تواند راحت در خیابان راه برود یا در رستورانی بنشیند، بدون این که کسی از او امضا نخواهد. ممکن است حتا پشت درهای خانه اش هم یک لحظه آرامش را تجربه نکند. همین مسئله برای مربیان باشگاه های مطرح در جریان است.

شانس آوردم که همسر و پسرهایم از این که نمیتوانستم وقت زیادی را با آنها بگذرانم چندان گله و شکایت نمی کردند همیشه حواسم بود که چیزی به کارم لطمه وارد نکند، مگر این که این چیز یک موقعیت اضطراری خانوادگی باشد. در غیر این صورت، فوتبال بـرای مــن همیشه اولویت داشت کنی برای تماشای بازی بچه ها به مدرسه می رفت، چون من آخر هفته ها باید با آبردین یا منچستر کار میکردم برای من تعطیلات کریسمس معنایی نداشت چون این زمان درست در میانه ی یکی از سنگین ترین بازه های کاری در فوتبال انگلستان است. قبلاً خیلی به این نکته توجه نمیکردم اما حالا می دانم که خانواده ام بزرگ ترین هدیه ممکن را به من دادند زمانی که با آن بتوانم روی علاقه ام به توپ تمرکز کنم من هیچ وقت مجبور به سروکله زدن با مشکلات زناشویی یا دردسر بچه ها نبودم هیچ وقت مشکلات خانواده هایی را نداشتیم که زن و فرزندان فرد از بی توجهی او شکایت دارند و او حتا اگر به شکل فیزیکی هم حضور داشته باشد از نظر عاطفی غایب است.